بیوگرافی
ریچارد ویلهلم جارکی (Richard Wilhelm Jarecki) در دسامبر 1931 متولد شد و تا جولای 2018 زندگی کرد. او اصالتی آلمانی داشت اما عمده عمر خود را در آمریکا به عنوان پروفسور در رشته پزشکی زندگی کرد و این بین توانست معمای بازی رولت را حل کند. او به این وسیله، به سودی میلیون دلاری رسید.
جارکی در منطقه استتین آلمان که همینک بخشی از لهستان است، متولد شده است. او که اصالتی یهودی داشت، از آلمان نازی فرار کرد و در همان دهه سی به آمریکا رسید. او در آزبوری پارک نیوجرسی بزرگ شد و در همین منطقه تحصیلات خود را ادامه داد. او در همان سنین پایین استعداد خود را در بازیهایی مانند رامی، اسکات و بریج که همگی با کارت انجام میشوند، نشان داده بود. او علاقه خاصی به شرطی بازی کردن و بردن پول از دوستانش داشت.
سپس وارد دانشگاه دوک شد و بعدها مدرک پزشکی خود را در دانشگاه هایدلبرگ آلمان به دست آورد. با زنی به نام کارل فوهسه ازدواج کرد که در دانشگاه نیوجرسی، مشغول تحصیل پرستاری بود. آنها سپس به آلمان رفتند و این ابتدای علاقه جارکی به کازینوها نیز بود. در دهه پنجاه او به عنوان یکی از بهترین محققان پزشکی جهان شناخته میشد. با این حال علاقه او به جای پزشکی، به سالنهای کازینوها معطوف بود.
پس از دورهای پرسود که به آن خواهیم پرداخت، جارکی در اواسط دهه هفتاد به آمریکا بازگشت و مشغول تجارت طلا و نقره شد. او همینطور حدود بیست سال از عمر خود شهروند فیلیپین به شمار میرفت. از او، همسرش و دو دختر، یک پسر و شش نوه باقی مانده است. او برادری به نام هنری جارکی دارد که فیزیکدان بود اما با تجارت کالا، میلیاردر شد.
بازی رولت
جارکی در دوره علاقه خود به بازی رولت و کازینوهای اروپایی، چیزی بین 1 میلیون تا 1.2 میلیون دلار به دست آورد. شبی گرم از ماه می سال 1969 ازدحام عجیبی دور یک میز رولت در منطقه ساحلی ریویرای ایتالیا به وجود آمده بود. در مرکز این ازدحام مردی 38 ساله که در زمینه پزشکی دکترا داشت ایستاده بود. او شرطی 100 هزار دلاری (اگر به پول امروز تبدیل کنیم، 715 هزار دلار) روی یک چرخش رولت بسته بود. در حالی که دیلر خود را آماده آن چرخش میکرد، همه از خود میپرسیدند او نمیتواند تا این اندازه خوششانس باشد، میتواند؟
استراتژی
اما دکتر ریچارد جارکی موضوع را به شانس نسپرده بود. او صدها ساعت برای ابداع راهی جهت پیروزی در این بازی گذاشته بود. جارکی باور نداشت که رولت یک بازی شانسی باشد. او باور داشت که میتوانید متوجه کاراییِ این بازی شود و وضعیت را پیش بینی کند. او متوجه شده بود که هر شب، کازینو کارتها و تاسها را با دستههایی نو جایگزین میکند اما چیزی در بازی رولت عوض نمیشد. پس از سرویس دادن برای دههها، بازی جایگزین میشد.
مانند هر ماشین دیگر، رولت هم درگیر اصطکاک میشد. جارکی متوجه یک سری نشانههای کوچک شده بود. متوجه دندانهها، خراشها و امثالهم شده بود. چیزهایی که باعث میشد برخی احتمالها بیشتر و برخی کمتر شود. او هر آخر هفته را به برری هر میز رولت سپری میکرد و سرانجام هزاران دور بازی در مورد هر میز را ثبت کرده بود. سپس به آنالیز اطلاعات پرداخت. او با توجه به شمارههای قبلی، میتوانست حدس خوبی داشته باشد که عدد بعدی چه خواهد بود.
شیوه او شباهتهایی به شیوه جوزف جگر داشت که پیشتر به آن پرداخته بودیم. او در دهه 1880 راهی مونت کارلو شد و توانست با مطالعه دقیق راهی برای پیروزی در بازی رولت پیدا کند که جواب داد. برای جارکی، پول چندان مسئله جدی نبود. او عاشق پیدا کردن عیوب سیستمها بود. با صد دلار شرط بندی را شروع کرد و از مرز میلیون دلار گذشت. او میخواست نشان بدهد که انسان میتواند بر ماشین فائق بیاید. پس از آن دوره که چند ماه به طول انجامید، او دیگر دست بهقمار نزد. او باور داشت که از بازیهای مبتنی بر شانس بهتر است. در دهههای بعد از آن، او به آموزش پزشکی ادامه داد و چندین جایزه مربوط به صلح و انساندوستی دریافت کرد.
دیدگاهتان را بنویسید