عبارت FOMO یا سندروم فومو که در انگلیسی مخفف عبارت Fear Of Missing Out است، به معنای ترس از دست رفتن (فرصت ها) است.
سندروم فومو یا FOMO در واقع یک وضعیت روانی است که ناشی از ترس فرد از دست دادن فرصت هایی است که در بازار وجود دارد. در این وضعیت ممکن است سرمایه گذار فکر کند که بقیه در حال بردن سودهای بسیار هستند و وی از قافله جا مانده است. FOMO منشا برخی از تصمیمات مهم ما در زندگی می تواند باشد.
در حالیکه در فرآیند سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال، بورس، بازارهای مالی و … تعقل و دوری از هیجانات یکی از اصول سرمایه گذاری به شمار می رود، ترس از دست دادن ممکن است منجر به اتخاذ تصمیمات غیر منطقی در فرد شود. ترس و طمع (Fear and Greed) یکی از فرآیندهای احساسی رایج در سرمایه گذاران است که ممکن است منجر به خطاهای سرمایه گذاری در ایشان شود. اگر از شاخص ترس و طمع (FGI) چیزی نمی دانید، حتما این مطلب را مطالعه کنید تا متوجه شوید چطور باید یک سرمایه گذار بر این احساسات در فرآیند سرمایه گذاری فائق شود و چطور این فرآیند احساسی باعث شد تا بیت کوین در سال 2017 رشد و نزولی بی سابقه را تجربه کند که طی آن عده بسیار زیادی از افراد ضررهای بزرگی را تجربه کردند.
از دیدگاه روانشناسی فومو یک اضطراب اجتماعی است که به واسطه ميل شديد به آگاه بودن از آنچه ديگران درحال انجام آن هستند، آشكار ميشود. با اينهمه عدهای فومو را ترس از پشيمانی توصيف ميكنند، ترسی كه منجر به نگرانی شديد نسبت به از دست دادن فرصتي برای تعاملات اجتماعی، يك تجربه بی نظير، يك سرمايهگذاری پرمنفعت و يا ديگر رويدادهای خوشايند خواهد شد. به بياني ديگر، فومو ترس ناشي از تصميمگيری نادرست درباره گذران زمان در انسان است.
از دیدگاه نیازهای روانی، فومو (FOMO) در پایین بودن میزان برآوردهسازی نیازهای روانی ریشه دارد. نظریه خودمختاری مدعی میشود مرتبط بودن یا متصل بودن با دیگران یك نیاز روانی حیاتی است كه بر سلامت روانی افراد تاثیرگذار است. فومو را از دیدگاه این نظریه میتوان حالت خودنظارتی (Self-Monitoring) توصیف كرد كه در اثر كمبود طولانیمدت یا موقعیتی عدم برآوردهسازی نیازهای روانی ایجاد میشود. اندرو پریبیلسكی در تحقیقی دریافت كه وضعیت فومو در میان افرادی كه نیازهای برآورده نشده روانی از قبیل نیاز به دوست داشتهشدن یا نیاز به محترم شمردهشدن دارند، رواج بیشتری دارد.
با توسعه بیشتر تكنولوژی، تجربیات اجتماعی و ارتباطاتی انسانها از حالت رو در رو به آنلاین تغییر موقعیت دادهاست. از یك سو، تكنولوژیهای مدرن از قبیل گوشی های هوشمند و شبكههای اجتماعی از قبیل فیس بوك و توئیتر فرصتی بی سابقه و كمهزینه را برای تعاملات اجتماعی انسانها فراهم آوردهاست و از سویی دیگر ارتباطات با واسطه نیاز و وابستگی افراد به اینترنت را بیش از پیش ساختهاست. وابستگی روانی به آنلاین بودن در زمان آفلاین بودن میتواند در فرد اضطرابی شدید ایجاد كند و منجر به ترس از دست دادن یا گم شدن یا فراموش شدن و یا حتی استفاده بیش از اندازه از اینترنت یا به عبارتی دیگر اعتیاد به اینترنت شود. در نتیجه فومو به عنوان اختلالی شناخته میشود كه بر سلامت روانی افراد تاثیر منفی به جا میگذراد زیرا میتواند احساس منفی و حس افسردگی را در آنها تشدید كند.
به این شكل، میتوان فومو را دلهرهای شدید به خاطر در ارتباط نبودن با رویدادهای اجتماعی، تجربیات و تعاملات دانست، درحالی كه افراد مبتلا به این اختلال شاید خود ندانند كه درحال از دست دادن چهچیز هستند، اما همچنان نگرانند كه شاید دیگران درحال سپری كردن اوقات خوشتری باشند یا در آن لحظه تجربهای خوشایندتر را پشت سر بگذارند. فومو ممكن است در اثر غیبت یك فرد از فعالیتهای اجتماعی متنوعی مانند برنامههای تلویزیونی، مكالمهها، مراسم ازدواج، مهمانی، و یا حتی حضور در یك رستوران مشهور در شهر ایجاد شود.
این اختلال ممكن است تنها در سطح روانی باشد، و یا نمودهای رفتاری و جسمانی متعدد داشتهباشد. براساس پژوهشی كه در آمریكا و بریتانیا انجام شدهاست، اكثریت افراد 18 تا 34 ساله اعتراف كردهاند از ترس از دست دادن یك اتفاق یا رویداد مهم با درگیر شدن در هر موضوعی موافقت میكنند و تنها نیمی از شركتكنندگان به خود زحمت تعمق درباره موضوعات پیشنهادی را میدهند. فومو همچنین مشوقی برای استفاده بیش از اندازه از رسانههای اجتماعی است، رویدادی كه میتواند باعث مختل ساختن فرایند فراگیری در كلاسها و یا حتی به هم زدن تمركز افراد حین رانندگی شود. علاوه بر این، رفتارهای ناسالم دیجیتال، از قبیل كنترل كردن مداوم ایمیل یا مطالب جدید شبكههای اجتماعی به حضور ناكافی و ناكارآمد افراد در تعاملات اجتماعی منجر شود كه در لحظه در جریان هستند.
در كنار عوارضی كه این اختلال در ارتباطات اجتماعی افراد در جهان حقیقی ایجاد میكند، فومو در عین حال میتواند بر شكلگیری اهداف بلندمدت و خودشناسی افراد نیز تاثیر منفی داشتهباشد. در حدود نیمی از افراد مبتلا به این بیماری، آنها اعتراف كردهاند زندگیشان تحتالشعاع حجم اطلاعاتی قرار گرفتهاند كه به آنها امكان به روز بودن و از دست ندادن جدیدترین رویدادها را میدهد.
از دیگر عوارض این اختلال میتوان به ایجاد حس نارضایتی شدید نسبت به تجربیات زندگی و حس كمبود، ایجاد تجربیات اجتماعی و احساسی منفی به واسطه استفاده بیش از حد از شبكههای اجتماعی، و نارضایت عمومی نسبت به زندگی و اثر منفی بر حالت روحی افراد اشاره كرد.
در زمینه تاثیرات شناختی این اختلال، میتوان یه این نكته اشاره كرد كه فومو میتواند هر نوع مزاحمت یا مداخلهای را در ذهن فرد به شكل نوعی ارتباط نمایش دهد. افراد در این شرایط به شكلی وسواسگونه به دنبال برقراری ارتباطات جالبتر و بهتر بادیگران هستند، بدون اینكه متوجه شوند این تجربیات لزوما بهتر نیستند، تنها متفاوتند. همچنین اهمیت تعاملات اجتماعی و حفظ روال مطلع بودن از رویدادهای جدید باعث میشود افراد خطرات احتمالی از رفتارهای خود را انكار كنند، برای مثال در حین رانندگی پیامكی را نوشته و ارسال كنند.
از دیگر دلایل بروز این اختلال نیز میتوان به برآوردهسازی نیازهایی ویژه از قبیل نیاز به اطلاعات یا نیاز به متصل بودن به دیگران از طریق معاشرت مداوم اشارهكرد، نیازهایی كه تمایل به استفاده از شبكههای اجتماعی را در مبتلایان به شدت افزایش میدهد زیرا این شبكهها ابزارهایی قابل اعتماد و كمهزینه برای مرتبط بودن با جهان اطراف است. این اختلال در نهایت به واسطه مختل كردن روابط رو در رو در میان انسانها، منجر به تنهایی و انزوای افراد میشود، كه این حالت خود بستری مناسب برای تشدید اختلال فومو است.
اگر موضوع فقط محدود به صورت مسأله باشد، حل کردن آن آسان است. اگر قول دادید که هنگام شام با دوستانتان باشید یا پروژه ای را به اتمام برسانید، یا حتی نیاز به استراحت دارید، وسایل مربوط به تکنولوژی را خاموش کنید. این روش به شما کمک می کند به مرور از سندرم ترس از دست دادن فاصله بگیرید، اما آیا مشکل اصلی شما را حل می کند؟ جواب منفی است، چون فقط تکنولوژی علت تجربه کردن FOMO نیست. شاید تکنولوژی فقط یک مرحله قبل از آن باشد.
در اصل ما از تکنولوژی برای کنار آمدن استفاده می کنیم. مثلاً عکس پروفایل خود در فیس بوک را عوض می کنیم، به این امید که افراد بسیاری آن را like کنند. یا حتی به دوستان قدیمی خود پیام می دهیم که سلام، چطوری؟ خیلی وقته ندیدمت. و می دانیم که چقدر به پاسخ آنها نیاز داریم. اما فقط برای مدت کوتاهی حال خوبی را در ما ایجاد می کند چرا که منبع اصلی ترس از دست دادن ما را در بر نمی گیرد.
در سندرم ترس از دست دادن، ترس ضروری و منطقی مطرح نیست بلکه با ترس مرضی سروکار داریم. موضوع ماهیت شناخت افراد و تفاوت در ریشه های این شناخت در افراد است.
نیازهای روانی فرد و ماهیت شناخت او از جنبه تحولی بر فرایند ترس منطقی او عمیقا اثر می گذارد و آن را تحریف می کند، در خصوص سندرم ترس از دست دادن، سوالی که باید فرد از خود بپرسد این است که این ترس چه چیزی را به من می گوید؟ و چگونه می توانم بر ترس از دست دادن در خود، کنترل داشته باشم ؟ زمانی که علت تجربه این ترس را یافتیم، به کاستی های روان مان بیشتر آشنا شده و البته برای درمان آن چاره ای خواهیم اندیشید.
گاهی بهتر است به جای تلف کردن زمان خود در زندگی های نه چندان مفید آنلاین، کمی به خود بیایم و عمیقا به دلایل اهمیت زندگی مجازی برای ما بپردازیم و پی ببریم که شاید فلسفه شبکه های مجازی چیزی به مراتب کمتر از آن باشد که ما زندگی و زمان های با ارزش عمر خود را در آن هدر بدهیم. اما در هر حال، در صورتیکه این سندروم به مشکل جدی در زندگی شما تبدیل شده است، رفع آن با کمک یک روانشناس روش بهتری است!
آی مون (imoon) یک توسعه دهنده بازی کازینویی است که از سال 2021 فعالیت خود…
پلی مارکت (PolyMarket) یکی از بزرگترین پلتفرمهای پیش بینی غیرمتمرکز است که بر روی بلاکچین…
پویان مختاری (Pooyan Mokhtari) اینفلوئنسر و خواننده ایرانی است و به خاطر زندگی بسیار لاکچری…