مقدمه
نظر دادن رایگان است. با این حال اطلاعات میتواند بسیار گرانقیمت و ارزشمند باشد. این حقیقتی است که افرادی که به دنبال شرط های ارزشمند هستند، هر روز با آن مواجهه دارند. با اخبار و مسائل جدیدی که پیش میآید، ممکن است یک شرط ارزشمندتر شود. ممکن است کاربر سریعتر از سایت شرط بندی باشد و بتواند از ضرایب آپدیت نشده بیشترین استفاده را بکند. از سوی دیگر سینگال دادن چیزی است که با پیشرفت دنیای دیجیتال، سرعت گرفته است. در چنین فضایی، مفهومی به نام پساحقیقت متولد شد. در ادامه بیشتر راجع به موضوع پساحقیقت صحبت خواهیم کرد.
چطور باید بتوانیم سینگال را از نویز تشخیص دهیم؟ انتخابات سال 2016 آمریکا جایی بود که این موضوع به اوج خود رسید. افراد موفق در شرط بندی، در تلاش هستند تا اطلاعات موثق را در کوتاهترین زمان به دست بیاورند. این میتواند به شیوههای متعددی رخ دهد. با این حال مهم نیست اطلاعات از کجا میآید. مهم این است که بتوانید اطلاعات موثق را از غیرموثق بشناسید.
در جستجوی حقیقت
برای بیشتر کسانی که شرط بندی میکنند، در حالی که خبری از مدلهای طراحی شده و افرادی که برایشان اطلاعات جمع کنند، اطلاعات دست دوم، تمام چیزی هستند که دارند. چیزی که از اینترنت، شبکههای اجتماعی و امثالهم میآیند. چیزی که باعث ایجاد یک مشکل میشود. دادن اطلاعات به درد بخور، میتواند چیزی بسیار ارزشمند باشد. چنین چیزی در ذهن همه کسانی که شرط بندی میکنند، قرار دارد. به همین دلیل ممکن است به اشتباه بیفتند. ذات انسان طوری است که همیشه دنبال این است که داستانی بسازد و چیزی پیدا کند.
وینستون چرچیل اینطور همه را موعظه میکرد که یک دروغ نیمی از جهان را میچرخد و بعد حقیقت این شانس را پیدا میکند که شلوارش را پا کند. البته همیشه نمیشود اطلاعات را در دو دسته درست و غلط جا داد. با این حال بسیاری از منابع، مشکوک عمل میکنند. اگر فکر میکنید در حال مبالغه هستیم، به نظر پروفسور آنتونی آدوماتو که در رشته خبرنگاری در دانشگاه ایتاکای نیویورک مشغول به کار است گوش دهید:
یک سوم پاسخدهندگان به تحقیق ما که اطلاعات خود را از شبکههای اجتماعی به دست میآوردند، بعد فهمیدند که این اطلاعات اشتباه یا غیردقیق بوده است. یکی از مهمترین دستاوردهای این تحقیق این است که فهمیدم در چهل درصد مواقع، چیزی به اسم اتاق خبر در منتشرکنندگان خبر در شبکههای اجتماعی وجود ندارد که صحت خبری را پیش از انتشار بررسی کنند.
تحقیق دیگری در سال 2015 انجام شد. نتیجه این بود که 88% جوانان هزاره جدید اطلاعات روزمره را از فیس بوک دریافت میکنند.
حقیقت
بنا به دلایلی، برای انسان دروغ و اطلاعات نادرست جذابتر از حقیقت هستند. مایکل لویس نویسنده معروف که مثلا کتاب The Big Short را در کارنامه دارد، یک بار گفت حقیقت مثل شعر است، اما این آدمهای لعنتی شعر دوست ندارند. این را او سال 2008 در خصوص بحران مالی آمریکا گفت. صحبت از این بود که افراد کمی آماده این چالش بودند آن هم در حالی که سقوط قریب الوقوع بود.
کسانی که ارزش شعر را میدانند، همانهایی هستند که وضعیت بانکها، قانونگذاری و ریتهایی که آژانسهای رتبه بندی میدهند را دنبال میکنند. این آدمها پول زیادی به دست میآورند. با یاد گرفتن هنر پیدا کردن اطلاعات درست از بین هزاران اطلاعات غلط، افراد ثروتمند میشوند.
مورد ترامپ
انتخابات 2016 آمریکا یکی از بزرگترین نمادهای دنیای پساحقیقت بود. پیش بینیها غلط از آب در آمدند و با اطلاعات نادرست توانستند نتیجه انتخابات را تغییر دهند. بسیاری اوقات فیووریت بازنده میشود، در انتخابات سراسری 2015 بریتانیا نیز همین اتفاق افتاد. موضوع برگزیت برخلاف چیزی که انتظار میرفت، رای آورد. اینجا نیز اطلاعات نادرست، مهمترین نقش را بازی کردند. چیزهای نادرست بسیاری گفته شد و اینطور بریتانیا از اروپا جدا شد.
وقتی قرار است مسئلهای مهم در کوتاهمدت حل و فصل شود، چنین موضوعی بیشتر احتمال پیدا میکند. انتخابات چنین شرایطی دارد. وقتی انتخابات تمام میشود، تازه صحبت از این آغاز میشود که کدام اطلاعات غلط منجر به چنین نتیجهای شد. چه چیزی بیشتر روی افکار مردم اثر گذاشت که نتیجه، چنین چیزی باشد.
چیزی که ترامپ وعده آن را میداد، برای افراد بسیاری باعث دلگرمی بود. در جهانی که سراسر عدمقطعیت حکمفرماست، او با قطعیت از همهچیز صحبت میکرد. از اقتصاد، از پناهندگان و از صنایع دفاعی. اگرچه وعدههای او در هیچ زمینهای به طور کامل جواب ندادند اما در آن زمان توانست همان چیزی باشد که آنها میخواستند.
خیرهای نادرست
کتابهای زیادی در مورد پساحقیقت نوشته شد. مستندها ساخته شد. با این حال پساحقیقت واژهای بود که 2016 به دیکشنری آکسفورد اضافه شد. در واقع در آن سال، به عنوان واژهی سال معرفی شد. در توضیح آن نوشته شده است: جایی که حقایق تاثیر کمتری در تغییر ذهنیت مردم دارند. به جای آن، احساسات و اعتقادات فردی تاثیرگذارترین موضوع میشوند.
با این حال خبرهای نادرست چیز جدیدی نیستند. در طول تاریخ، مثالهایی بسیاری در این خصوص وجود داشته است. شایعهها همیشه جذاب بودند و دهان به دهان میچرخیدند. حتی پس از کشف ماشین چاپ توسط گوتنبرگ نیز تنها فرم آن عوض شد. مثلا معروف است که در جریان آتش سوزی بزرگ لندن سال 1666 شایعات مربوط به اینکه توطئه کاتولیکها پشت قضیه است، از شعلههای آتش سریعتر میسوخت.
فرایند تائید
یکی از علایق ما به اخبار نادرست اینجاست که دوست داریم در جهانی به مانند اتاق پژواک زندگی کنیم. اگر چیزی را قبول داریم، چیزهای زیادی وجود دارد (به نادرست) که آن را تائید کند. عاشق این هستیم که چیزی پیدا شود تا توهم توطئهای که در سر داریم را مقبول بدانیم. تکنولوژی کمک بسیاری به این موضوع کرده است. با چند کلیک، به دریایی از اطلاعات غلط وصل هستیم.
در چنین فضایی و در دنیایی که نام پساحقیقت روی آن گذاشتهاند، پا به عرصه شرط بندی میگذاریم. میتوانیم با توانایی تشخیص سره از ناسره، شانس خود را بالا ببریم. در اولین بخش، باید یاد بگیرید مانند یک سردبیر عمل کنید. باید ذهنیتی مانند اتاقهای خبر قدیمی داشته باشید. حتی اگر مادرتان گفت دوستتان دارد، چک کنید که مطمئن شوید. سراغ فیلم The Post یا All president men بروید. چیزهای زیادی در این خصوص یاد خواهید گرفت.
تاکتیک ها
حقیقت جایی بین هزاران خبر اشتباه وجود دارد. هر بار که خبری را میخوانید، منبع را چک کنید. چیزی سر هم بندی است یا با یک منبع حرفهای طرف هستید. کارشناسان تلویزیونی حرّاف را نیز فراموش کنید. آنها عمدتا چیز زیادی برای عرضه ندارند. چه در خصوص مسابقات ورزشی و چه شرط بندی روی سیاست، عمدتا آنها اشتباه آدرس میدهند.
دیدگاهتان را بنویسید