بازی پوکر

آیا حرکات سطح بالای شما در پوکر به قیمت از دست دادن پولتان تمام می شود؟

سلسله مطالبآموزش پوکرمجله بخت و اقبال:روانشناسی پوکر

به قلم رابرت وولی – الان مشغول خواندن کتابی از کولسون وایت هد با عنوان The Noble Hustle: Poker, Beef Jerky, and Death هستم. داستان این است که وبسایتی به نام Grantland پیشنهاد داد او را در رقابت اصلی سری جهانی پوکر، اسپانسری کند و او در عوض مقاله ای طولانی از تجربه حضورش در این رقابت ها بنویسد؛ چیزی که در نهایت به نگاشتن همین کتاب منجر شد.

بیشتر کتاب در خصوص هفته ها آماده سازی کولسون برای این تورنمنت بزرگ است. کتاب هولدم نامحدود: نظریه و عمل (No Limit Hold’em: Theory and Practice) اثر دیوید اسکلانسکی و اِد میلر را می خواند و تصمیم می گیرد چیزهایی که از آن آموخته را در بازی خانگی اش با یکی از دوستان امتحان کند. نتیجه؟ بیشترین ضرر دوران پوکرش در بازی های خانگی را ثبت می کند.

توضیحات وایت هد در خصوص علت این مساله متناقض، بار آموزشی بسیار خوبی دارد:

آن شب طوری بازی کردم که انگار آن آدم ها می دانند وقتی 2.5 برابر شرط بزرگ وسط می گذارم یا در ترن، نصف پات شرط می کنم، هدفم چیست. برادر اسکلانسکی، من تلاشم را کردم، ولی وقتی شبه بلوف می زنم و دوست نویسنده غیرداستانی من کورکورانه چیپ هایش را در پات می گذارد و اشتیاق بیشتری برای تعریف مریضی اخیرش به نام درماتیت (التهاب پوست) دارد، به چه دردی می خورد؟ اسکلانسکی، اسکلانسکی، به من بگو آیا الگوی شرط بندی با هدف مشخص در خیابان های بعدی تقارنی با پاسخ دادن به سوالاتی مثل ‘شیر خوردن از سینه مادر تا چه سنی قابل قبول است؟’ دارد؟ از هر دری پای میز صحبت می کردند: ‘نوعی آبجوی بدون گلوتن هم به بازار آمده. نوبت من است؟ اوه اوه، حتما. دو دلار در پات می گذارم. داشتم می گفتم اسم اون آبجو…’. اگر هیچ کس اهمیتی به استراتژی داغ سطح بالای من ندهد، اصلا می توان گفت وجود دارد؟

برایان دوون شایر چند سال پیش همین نکته را به شکلی خلاصه تر بیان کرد:

همیشه وقتی آدم ها نمی فهمند و موقعی که بازیکنان اهمیت نمی دهند، سعی در پیاده سازی حرکات مختلف دارند، خنده ام می گیرد.» به خاطر این است که برخی ها حتی اگر یک فیل آفریقایی از روی میز هم رد شود، متوجه نمی شود چه برسد به اینکه منظور دقیق شما از شرط بلوفتان چه بوده است!

یکی از دوستان حرفه ای ام که اهل وگاس است، احتمالا بهترین توصیف را از مساله ارائه کرده است: «نمی توانید مقابل آدم هایی که سطح یک پوکر را درک نمی کنند، در سطح 3 بازی کنید.» منظور این است که باید بفهمید رقبا چطور بازی می کنند و برای پیدا کردن راه شکست آن ها، فکر کنید.

این را با تجربه ای تلخ در یکی از اولین حضورهایم در کازینو یاد گرفتم. تا آن موقع تقریبا هر چیزی از پوکر می دانستم، مربوط به گزارش هایی بود که مایک سکستون روی بازی های تور جهانی پوکر انجام داده بود. در یکی از تورنمنت ها، دیدم زنی با نشان دادن تمام علائم دست قوی اعم از خم شدن به جلو، قرار دادن قدرتمندانه چیپ ها در پات و حالت چهره برنده، آل-این کرد. با خودم فکر کردم: «آهان، این را از تور جهانی پوکر به یاد دارم. قوی به معنای ضعیف است. او دارد بلوف می زند.» من کال کردم و و تمام چیپ هایم را از دست دادم.

در واقع، بسیاری از بازیکنان تفننی موقع داشتن ضعیف، وانمود به قوی بودن می کنند و برعکس. این پایین ترین سطح فریبکاری است، ولی به نظر می رسد نمی توانند خود را کنترل کنند. این زن ولی چنین نیتی نداشت. به این فکر نکرد که قدرت دستش را برعکس بروز دهد. برای او، قوی به معنای قوی و ضعیف به معنای ضعیف بود. وای!

در دوران حضورم در وگاس، در کازینویی بازی می کردم که کمترین شروط اجباری و ژتون ورودی را تعیین کرده بود. ناگفته پیدا است که سبب می شد بیشترین بازیکنان مبتدی، توریست های تازه کار و حتی کسانی که هیچ وقت پوکر نکرده بودند، جذب آنجا شوند. بلافاصله فهمیدم باید استراتژی پیش فرضم را در این مکان خاص کنار بگذارم. بهترین تغییر ضروری کنار گذاشتن تقریبا قطعی بلوف زدن بود، چون فقط باعث ضرر مالی می شد.

بیشتر بازیکنان حاضر در آن کازینو هیچ مهارتی در دست خوانی نداشتند. به بیان دیگر، آن ها اصلا نمی دانستند در پوکر چنین مفهومی هم وجود دارد. علاوه بر این، درک چندانی از قدرت لازم دستشان برای بردن پات نداشتند. مثلا فکر می کردند حتی یک جفت پایین هم برای کال کردن شرط بزرگی در ریور با وجود چیدمان ترسناک روی میز، کافی است.

بعد از تغییراتی که گفتم، آن کازینو تبدیل به دستگاه چاپ پول برایم شد. البته نبود حرکات سطح بالا و فریبکاری اصلا لذت بخش نبود، ولی در کل پول را به جنبه تفریحی پوکر ترجیح می دهم. از این رو، دفعه بعدی که فرصت بلوفی سطح بالا دیدید که مقابل بازیکنان دقیق و آگاه جواب می دهد، اول به این فکر کنید که آیا واقعا چنین رقبایی دارید یا نه. اگر قرار نباشد سیگنال هایی که می فرستید را دریافت کنند و واکنش مناسب داشته باشند، خود را اذیت نکنید. در سطحی که هستند با آن ها بازی کنید.

مطالب مرتبط:

مهندس صنایع، علاقمند به بازی به خصوص بازی های ورق، نویسنده آزاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *