سلسله مطالبآموزش پوکرمجله بخت و اقبال: انواعاستراتژی پوکر–روانشناسی در پوکر
در این یادداشت به قلم تامی آنجلو، به مرور 4 نمونه از دست هایی که او در مسابقات جهانی 2017 در لاس وگاس انجام داده می پردازیم. تمرکز بیشتر از آنکه روی شرط های تامی باشد، روی زمان بندی او است. استراتژی او کاملا واضح است: سریع بازی می کند و از سرعتش برای ایجاد برتری های بزرگ برای خودش بهره می برد. شاید شما هم خواستید چنین استراتژی ای را پیاده کنید.
دست شماره یک- بزن در رو
هولدم نامحدود با شروط اجباری $10/$5
بعد از یک ساعت استراحت، به بازی برگشتم و در موقعیت شرط بزرگ قرار گرفتم و از اینکه برای آن دست، کارت های اولیه خوبی نصیبم نشده بود، خوشحال بودم. وجهه ام قبل ترک میز هم سفت بود. الان هم بعد از استراحتی یک ساعته و فولد در پیش فلاپ به مدت 20 دقیقه، خود را نامرئی و بی آزار نشان داده بودم و فضا کاملا برای آتش بازی آماده بود.
در دست بعدی کارت هایم را نگاه کردم. جفت 2 داشتم. دو بازیکن با 10 دلار لیمپ کردند. این مساله در آن بازی غیر معمول بود. شرط کوچک در بازی ماند. من 2 هزار دلار داشتم و هر 3 نفر دیگر پوششم داده بودند.
از موقعیت شرط بزرگ، 10 دلار وسط گذاشتم که حداقلِ افزایش بود. هیچ وقت ندیده بودم کسی این طوری بازی کند و از شرط بزرگ بعد از چند لیمپ، مینی ریز کند. برای همین است، اگر زمان بندی مناسب باشد، چنین بازی ای می کردم، که اینجا مناسب بود. امیدوار بودم با خودشان فکر کنند: «این یارو انگار تو باغ نیست!» یا «واقعا می دونه داره چیکار می کنه؟ چه غلطی داره می کنه؟»
هر سه بازیکنی که لیمپ کرده بودند، 10 دلارم را کال کردند. پات 80 دلار شده بود. فلاپ چیزی مثل عکس زیر بود:
شرط کوچک مردد بود. می دانستم شرط خواهد کرد. دیدم 2 چیپ قرمز برمی دارد. چه شرط خوبی، رفیق!داشت از موقعیت اولیه در پاتی 80 دلاری که 3 نفر هنوز بازی نکرده بودند، 10 دلار اضافه می کرد. شرط جالبی بود که مشخص بود به خاطر افزایش غیرمعمول من در پیش فلاپ، ایجاد شده بود. چه بازی خوبی!
چون انتظارش را داشتم، دقیقا لحظه ای که 10 دلارش را وسط گذاشت، فولد کردم و دوباره به حالت بی حرکت خیره به جلو برگشتم. حس کردم چشمان بازیکنان به سمتم برگشتند و به گوش راستم خیره شدند!
دست شماره دو- وقتی بقیه مشغول فکر کردن هستند، فکرهایتان را بکنید
هولدم نامحدود با شروط اجباری $10/$5
یکی از بازیکنان لیمپ کرد و من از موقعیت باتن، به 40 دلار رساندم. شرط کوچک کال کرد و بازیکن لیمپ کننده هم کال کرد. سه بازیکن مانده بودند. شرط بندی در فلاپ: چک، چک، چک.
در ترن، هر دویشان چک کردند. موقعیت آشنایی برایم بود که بعد از چک در فلاپ، در ترن هم چک کنند. موقعیت بلاف خودکار یا شبیه این برایم نیست. باید سیگنال بی علاقگی را حداقل در یکی از رقبا ببینم. آن حسی که می گوید آماده است تسلیم شود.
در این دست، آن سیگنال را از هر دو نفر گرفتم و برای همین شرط بستم. وقتی شرط کوچک فولد نکرد، مطمئن بودم چک-رِیز می کند و شتابم را کم کردم. علت اینکه چرا مطمئن بودم آن بود که متقاعدم کرده بود می خواهد فولد کند؛ پس حتما نقش بازی می کرده، چون فولد نکرد که یعنی دست خوبی داشته است.
شرط کوچک قبل از چک-رِیز مکث کرد. وقتی گفت: «بالا می برم به …»، بازیکنی که لیمپ کرده بود و من قبل از اینکه عددی از دهانش خارج شود، فولد کردیم.
با دست مهمی روبرو هستیم، چون این موقعیت در همه خیابان ها، خیلی پیش می آید. شما افزایش می دهید یا کال می کنید و رقیب مکث می کند. شاید مکث کرده که فکر کند و شاید هم از قبل می داند چه باید بکند و تنها می خواهد برای تزریق تعادل به بازی اش، توقف کرده است. شاید هم می خواهد نشانه غلطی بروز دهد.
کاری که در واقع می کند این است که زمان فکر کردن در اختیارتان می گذارد و همین جا است که باید انجامش دهید. بعد از اتمام مکث او، باید بدانید اگر افزایش داد، شما چه کار می کنید؟ اگر بعد از مکث مثلا گفت آل این می کند و شما ندانید چه خواهید کرد، احتمالا در این دست خیلی بد بازی می کنید.
سوالی که باید از خودتان بپرسید، این است: اگر قبل از اعلام تصمیمش می دانید اگر آل این کند، فولد می کنید، کدام یک بهتر است؟ فولد کردن سریع با اعتماد به نفس یا نشان دادن تردید و ابهام در تصمیم گیری؟
بیایید این تصمیمات را در دست شماره یک، جایی که جفت 2 داشتم، اعمال کنیم. به خاطر افزایش کوچکم در پیش فلاپ از شرط بزرگ، همه چشم شان به من بود. وقتی وارد فلاپ شدیم، می دانستم با هر شرطی ممکن است فولد کنم. وقتی رقیب 10 دلار در پات 80 دلاری گذاشت، کدام یک ممکن بود رقبا را گیج کند و بترساند؟ وانمود به داشتن دست نسبتا خوب و بعد فولد کردن؟ یا ریختن دست که انگار بی ارزش ترین چیز در زندگی ام بوده است؟
فولد کردن سریع، بذر ابهام را در ذهن رقبایتان خواهد کاشت.
دست شماره سه- گریز از باخت های بد با فولدکردن بی درد
هولدم نامحدود با شروط اجباری $5/$2
در باتن، جفت 5 داشتم. بازیکن UTG با 20 دلار شروع کرد. کات آف کال کرد، من کال کردم، هر دو شروط اجباری کال کردند. پات 67 دلار و استک 1000 دلار بود. فلاپ به شرح عکس زیر بود:
هر 2 بازیکن چک کردند و من سریع 100 دلار شرط کردم. بازیکن UTG کال کرد و آن یکی فولد کرد. اینجا می دانستم اگر کارت بهتری رو نشود، دیگر پولی در پات نخواهم گذاشت. در ترن، 3 رو شد. رقیب چک کرد. من هم چک کردم. در ریور هم 10 رو شد تا میز به شرح عکس زیر نهایی شود:
در ریور رقیب چک کرد و من هم همین کار را کردم. کارت های زیر را رو کرد و مشخص شد در ریور استریت کرده:
چک کردنش یک دام بود و در شرایطی نبود که حدس بزند ریسک نخواهم کرد، ولی مساله این نیست. همه فکر می کنند اشتباه کرده ام و باخت بدی داده ام. با اینکه کارت هایش، همه از جمله خودم را غافلگیر کرد، توانستم خیلی سریع بدون حرکت و تماس چشمی، کارت هایم را بریزم. وقتی دست بزرگی از دست رفته است، آیا هیچ وقت به بازنده نگاه می کنید که واکنشش را ببینید؟ من می کنم و می دانم مرا هم نگاه می کنند.
در آن لحظه، که همه برای دیدن ناامیدی مطلق، شما را نگاه می کنند، اگر بتوانید خونسرد و بی تفاوت، فولد کنید، پیام مشخصی به بقیه می فرستید: «هیچ کدام از اتفاقاتی که اینجا می افتد، نمی تواند آزارم دهد.» شجاعت شما بقیه را می ترساند که می توانید در آینده از آن استفاده کنید.
دست شماره چهار- بررسی و فولد
هولدم نامحدود با شروط اجباری $10/$5
در شرط بزرگ، جفت سرباز نصیبم شد. بازیکن سمت چپم با 5 دلار لیمپ کرد. اجازه دهید او را باب صدا کنیم. اگر ساعت ها بازی کسی را نگاه کنم و هیچ وقت لیمپ نکند و به یک باره این کار را انجام دهد، آژیر در گوشم به صدا در می آید. در مورد باب هم همین بود. ناگهان می خواستم دلیل کارش را بدانم و بفهمم جفت بالایی چیزی گیرش آمده یا نه.
بعد از باب، چهار بازیکن کال کردند و الان نوبت من بود که با جفت سرباز در شرط بزرگ نشسته بودم. به باب نگاهی انداختم. چشمانش نافذ بود. حس گرما کردم. حس ششمم گفت جفت بالاتری از من دارد و اگر افزایش دهم، او ری رِیز خواهد کرد. استک آن قدر بزرگ نبود که در شرط سوم، مرا خارج از موقعیت قرار دهد و از این رو، انتخاب هایم از شرط بزرگ را بررسی کردم:
- سایز پات: 30 دلار
- استک های فعال: 600 دلار
- فلاپ:
- دست من:
زیاد متقاعد نبودم که باب جفت بالایی دارد که بخواهم چک-فولد کنم (یادتان باشد تا الان فقط 5 دلار در پات داشت). با این حال، تمایل داشتم برای متقاعد شدن، 10 دلار هزینه کنم. از این رو، وقتی شرط کوچک چک کرد، 10 دلار شرط کردم تا باب مجبور به عمل شود و احتمالا چیزی که دنبالش بودم را به من بگوید.
برنامه ام به این شرح بود: اگر باب فولد می کرد و یکی دیگر افزایش می دهد، من هم افزایش می دادم یا کال می کردم که بستگی به شخص و میزان افزایش داشت. اگر باب افزایش می داد، من فولد می کردم.
باب به 25 دلار افزایش داد. کاری که برایم باقی مانده بود این بود که در میلی ثانیه ای که نوبتم می شد، فولد کنم. دیگر بازیکنان سریع فولد کردند و من هم به آنها پیوستم. در حالی که باب به خاطر نوع بازی ام، به من خیره شده بود و با حیرت نگاهم می کرد، نگاهم را به روبرو دوخته بودم.
اگر چند ثانیه بیشتر صرف فکر در مورد فولد کردن می کردم، باب و بقیه چه طیف دست هایی برایم در نظر می گرفتند؟ با فولد سریع و عدم افزایش در فلاپ، آیا اصلا امکان دارد فکر کنند جفت سرباز داشته ام؟
از نظر من، این اتفاق در همان جا، برد در پوکر به حساب می آید. اینکه رقبا طیف دستی برایم فرض کردند که کیلومترها با چیزی که داشتم، تفاوت می کرد. از آن به بعد است که می توانم کمین کنم و شرط های مهمی ببندم و لذت ببرم. بیایید بذر ابهامی که در این دست کاشتم را باهم مرور کنیم:
اگر در فلاپ، قرعه استریت نصیبم می شد، احتمالا شرطی 10 دلاری می بستم که لذت بخش هم بود، ولی اگر باب افزایش می داد، امکان نداشت با چنین دست خوبی فولد کنم و همه آدم های دور میز هم همین فکر را در موردم می کنند. پس این دست ها را در اختیار نداشته ام. جفت بالا هم که قبلا از دور خارج شده؛ این نه تنها به خاطر بازی ام در پیش فلاپ و پس فلاپ، بلکه به خاطر شیوه فولد کردنم بوده است.
این به معنای آن است که من 10 دلار را با داشتن تقریبا هیچ چیز وسط گذاشتم که حتی با نگاه کردن به من هم می توانید ببینید غیر ممکن است یا مشخص می کند با جفت، شرط کرده ام و با افزایش کوچکی فولد کرده ام. این مساله عجیب و غیرممکن به نظر می آید، چون بازیکنانی که به خاطر سفتی بازی حاضرند حتی مقابل 15 دلار افزایش هم فولد کنند، اصلا امکان ندارد با جفتی پایین، در حضور 4 بازیکن دیگر، 10 دلار شرط ببندند.
مهم نتیجه کار است. چیزی سر جایش نیست. چیزی در مورد این بازیکن لاغر اندام در صندلی شماره 9، وجود دارد. آن قدر سریع بازی می کند که انگار قبلا سناریوی دست را خوانده است، ولی جاهایی از داستان منطقی نیست!
نتیجه گیری
آیا در مورد سرعت بخشیدن به بازی خود فکر می کنید تا رقبا را فریب دهید؟ احتمالا سخت تر از چیزی باشد که فکرش را می کنید. این کار را با پرسیدن سوال زیر از خودتان شروع کنید:
چرا وقتی می دانم فولد خواهم کرد، مکث می کنم؟
برای خیلی ها، به خاطر غرور است: «نمی خوام فکر کنن چیزی ندارم.» این از جمله استراتژی های آگاهانه فریب نیست. این همان سناریویی است که همه انتظارش را دارند. خودتان را از بقیه جدا کنید و رقبا را به ابهام بیندازید. وقتی نوبت فولد کردن به شما رسیده است، سریع فولد کنید.
دیدگاهتان را بنویسید