Svg%3E

میزان مهارت شما مشخص می کند چقدر در پوکر شانس دارید

سلسله مطالبآموزش پوکرمجله بخت و اقبال:ریاضیات پوکر

همه ما می دانیم که در نتایج پوکر، شانس و مهارت، هر دو نقش موثری دارند، ولی به نظر می رسد خیلی از آدم ها به درستی عبارت «میزان مهارت شما مشخص می کند چقدر در پوکر شانس دارید» را درک کنند. اگر آن قدر مهارت داشته باشید که بدانید رقبا چطور بازی می کنند، به انتظار اشتباهات همیشگیشان می نشینید و در نتیجه میزان شانسی که نیاز دارید را کم می کنید. این یادداشت به قلم کارلوس ولچ، به این مبحث می پردازد.

خیلی از ما وقتی ارزش مورد انتظار (میزان سودآوری یک بازی در بلند مدت با علامت اختصاری EV) نسبتا مثبتی داریم، به شکلی کاملا غیرضروری مقابل رقیبی که کاملا آشکار بازی می کند، آل-این می کنیم و بعد، باخت را گردن بدشانسی می اندازیم. کاری که باید انجام می دادیم، تعیین الگوی بازی آن ها بوده که بتوانیم تصمیمات کم ریسک تر و سودمندتری مقابلشان اتخاذ کنیم.

یکی از مثال های مربوط به این چنین تغییراتی، رسیدن به شرط سوم و آل-این کردن با 25 شرط بزرگ با دستی مثل K-Q هم خال مقابل رقیبی که حتی با دست طیف های بزرگی چون A-x (آس و کارت هم خال ایکس) اشتباهات بزرگی در کال کردن می کند، نیست. در عوض در مواجهه با چنین رقبایی، باید شرط سوم های کوچکتری ببندیم و وقتی او فلاپ کارت های مورد نظرش را نمی سازد، در شرط ادامه به همان شکل آهسته و پیوسته پیش برویم (اگر بدانید به احتمال کمتری پیش فلاپ سبک را به شرط چهارم می برد یا در پس فلاپ زیاد قدرتمندانه ظاهر نمی شود).

فرض کنیم هر دو بازیکن ارزش مورد انتظار مثبت داشته باشند، ولی یکی بیش از دیگری به شانس اتکا دارد. اگر بدانید رقیبتان چطور بازی می کند، می توانید از مقدار کمی ارزش مورد انتظار مثبت در شرط های آل-این صرف نظر کرده و به جای آن برای به دست آوردن برتری های بیشتر، به مهارت خود اتکا کنید.

اینجا سوالی پیش می آید: چه زمانی باید برای رسیدن به برتری های بیشتر به مهارت و چه زمانی باید به شانس متکی بود؟ در ادامه چند مورد که توانسته در تورنمنت های نرخ پایینی که بازی می کنم، کمکم کند را باهم مرور می کنیم.

کیفیت و کمیت بازیکنان حاضر در پات

اگر در شرایط هدز-آپ (تک به تک) در مواجهه با رقیبی برابر با خودتان قرار دارید، مشخصا باید بیشتر به شانس خود متکی باشید، چون هیچ کدام از شما برتری چندانی از لحاظ مهارتی ندارید. کسی تمایلی ندارد حتی کوچترین فرصتی به رقیب بدهد و در نتیجه پات های بزرگی ساخته می شود. در این شرایط باید تا جایی که می توانید نزدیک بازی کنید و اجازه دهید کارت ها جایی که باید، رو شوند.

این شرایط می تواند منجر به سردرگمی ذهنی (به صورتی که بازیکن استراتژی غیر بهینه‌ای اتخاذ می‌کند که معمولا باعث بدتر بازی کردن می‌شود و به انگلیسی Tilt خوانده می شود). اگر هر دو بازیکن به یک اندازه مهارت داشته باشند، این حالت پوکر از جمله اجتناب ناپذیرترین رخدادهای پوکر خواهد بود. دیگر نباید به اندازه یک سکه انداختن پنجاه پنجاه، دچار سردرگمی ذهنی شما شوید. در واقع، باید نگاهتان به آن مثل نگاه مردم به بخت آزمایی باشد و در صورت باخت، با لبخندی روی لب، از آن بگذرید. در نهایت، قمار، قمار است، ولی حداقل شانس شما برای برد، بیشتر از رقیب بوده است.

در پات های چند نفره، معمولا به چند دلیل به شانس اتکا می کنم. اول اینکه، خیلی از ما در چنین پات هایی، به اندازه کافی مهارت نداریم. بازیکنان اضافه تر باعث می شود ساختار بازی بسیار پیچیده شود و حتی تئوریسین های کامپیوتری پوکر هم نمی توانند به راحتی مدیریتش کنند، پس تصور نکنید ذهن جایزالخطای انسانی شما بتواند از پس آن بربیاید. این البته خبر بدی است.

خبر خوب این است که این پات ها شامل بازیکنان بد بسیاری است که دست های خوبی ندارند. با استفاده از بازی پرسینگ (یک ری-رِیز بلوف در بازی هولدم نامحدود با دست نه چندان قوی، در موقعیتی که چند بازیکن رِیزِ نفر اول را کال کرده‌اند. هدف از این بازی این است که با بلوف همه دست ها از بازی خارج شوند و پات تصاحب شود) از چنین موقعیت هایی بهره می برم و اگر لازم باشد درگیر پات شوم، حداقل پول مرده (پول بازیکنانی که به خاطر فولد، دیگر در جریان بازی نیستند) حاضر در پات ریسک قمارم را کم کرده و موقعیت را به سودم می کند.

سایز رقابتی و ساختار پرداختی

تورنمنت هایی که پرداختی بالا و ژتون ورودی (Buy-in) پایین دارند، سایز رقابتی بزرگی می سازند. جوایز معمولا بسیار بزرگ است و فارغ از میزان مهارت، برای اینکه به پای میز نهایی برسید، باید شانس بالایی داشته باشید. اگر در چنین مسابقاتی بیش از حد محتاط باشید، در نهایت می بینید نسبت به خیلی از بازیکنان استک کوچکتری دارید و برای تصمیمات پرریسک در شروط اجباری در حال رشد، از سوی بقیه تحت فشار قرار می گیرید. دیر یا زود باید قمار و احتمالا آل-این کنید.

از این رو، داشتن استک بزرگ بسیار مناسب تر است تا بتوانید از پس یکی دو تا از این مواجهه های بزرگ بربیایید. من کمی سریع تر بازی می کنم و از قمارهایی با EV تا حدی مثبت در اوایل این تورنمنت ها استقبال می کنم، چون ترجیح می دهم استکم را دو برابر کنم یا اینکه آن را کاملا از دست بدهم تا اینکه بخواهم به امید به دست آوردن پولی ناچیز، ساعت ها با استکی کوچک بازی کنم؛ پول ناچیزی که معمولا بیشتر از ژتون ورودی من به مسابقات نیست.

از سوی دیگر، تورنمنت هایی با پرداخت های کوچک و ژتون ورودی بالا، بازیکنان کمتری جذب می کند. این باعث واریانس/ نوسان (شاخص آماری از نحوه تفاوت نتایج واقعی با نتایج مورد انتظار) کمتری شده و در نتیجه می توانید صبورتر عمل کنید. سعی می کنم در چنین تورنمنت هایی، جایم را با دقت انتخاب کنم، چون خیلی از اوقات می توانم با استکی متوسط کار را پیش ببرم و برای رسیدن به میز نهایی و وقتی برای بردن جایزه بازی می کنیم، به اندازه کافی استک داشته باشم.

دور از، نزدیک به و در نقطه حباب

براساس فاکتورهای بالا، گهگاه نه به شانس و نه به مهارت، اتکا نمی کنم. مثلا با رسیدن به حباب (به بازه‌ای از تورنومنت پوکر قبل از ورود به مرحله پرداخت جوایز گفته می‌شود) مثلا جایی که نیمی از بازیکنان باقی مانده، پول دریافت می کنند، شروع به اعمال برخی تغییرات می کنم.

وقتی استک کوچکی دارم، اینجا زمانی است که از واریانس و قمار در مقابل استکی بزرگتر، استقبال می کنم. با استکی متوسط، در برابر استکی که توانایی بزرگ شدن داشته باشد، قمار می کنم و در عین حال، چند چیپ را هم برای وقتی که اوضاع به نفعم پیش نمی رود، ذخیره می کنم. با استک بزرگ، آهسته و پیوسته بازی می کنم و در انتظار حباب، جایی که حدود 80 درصد بازیکنان باقی مانده دریافتی دارند، صبر می کنم. این در واقع آرامش قبل از طوفان است، چون در آن نقطه، می خواهم فشار بالایی به رقبا وارد کنم.

اگر بجای این استک متوسطی در حباب داشته باشم و بازیکنان دارای استک بزرگ خوب بازی کنند، کمابیش مجبور به فولد می شوم. هر چقدر هم این حرکتی منفعل به نظر برسد، حرکت مناسب همین است و من از روبرویی با رقبایی که مفهوم را درک نمی کنند، سود می برم. با استک کوچک، احتمالا باید به قمار ادامه بدهم و امیدوار به شانس باشم تا پات را مال خود کنم.

نتیجه گیری

درست است که در پوکر شانس و مهارت هر دو اهمیت دارند، ولی آن ها روی سمت های مختلف نمودار قرار دارند و شما باید بتوانید تصمیم بگیرید در هر لحظه از بازی، کدام یک برایتان مهم تر است.

مشکل اینجا است که بسیاری از ما پوکر را به شکلی یاد گرفته ایم که با کارت هایمان حرکت درست را صورت دهیم و اهمیتی به حمله به حرکات نادرست رقیب نمی دهیم. اینجا با بازی ای تدافعی روبرو هستیم که بیشتر از مقدار لازم به شانس متکی است.

تا زمانی که به مفاهیم بالا مسلط نشده اید، نمی توانید تهاجمی فکر کنید و از آن ها برای حمله به رقبایی که در مقابل شما، سپرهای دفاعی لازم را ندارند، بهره ببرید.

مطالب مکمل:

مطالب مرتبط:

مهندس صنایع، علاقمند به بازی به خصوص بازی های ورق، نویسنده آزاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *