Svg%3E

مهم ترین اجزای پوکر کدامند؟

سلسله مطالبآموزش پوکر

برای اینکه در پوکر به بالاترین سطح برسید، چه کار باید بکنید؟ چطور باید به کسی تبدیل شوید که از شکست بقیه، برای خود موفقیت می سازد؟ برای آن، باید 5 جزء مهم پوکر که در این یادداشت به قلم روی کوک، به آن ها می پردازیم را بشناسید:

آگاهی به استراتژی ها احتمالا ساده ترین مهارت از بین بقیه است. برای رسیدن به آن، 2 راه دارید. موثرترین شیوه از طریق تجربه است. موقع بازی، ببینید بقیه چه می کنند. از خودتان بپرسید دلیل هر کدام از رفتارهایشان چیست؟ در جریان دست ها، برای طراحی ضدحمله و استفاده از ویژگی های مختلف رقبا، زمان صرف کنید. اگر حافظه ضعیفی دارید، یادداشت برداری کنید.

علاوه براین، دانش استراتژیک قابل توجهی هم از طریق کتاب ها و فایل های ویدیویی، فایل دسترس است. اینکه چه چیزی باید بخوانید، بستگی به سطح بازی و دانش فعلی شما دارد. کتاب The Course نوشته اِد میلر، به صورت همه فهم نوشته شده و مناسب کسانی است که پس زمینه ای در ریاضیات ندارند. آن را بررسی کنید و ببینید چقدر به دردتان می خورد.

روان شناسی رقیب به معنای کسب مهارت در تحلیل نوع تفکر، تغییر واکنش های احساسی و آگاهی از تمایلات آدم ها است. خیلی از بازیکنان در روند برد که قرار می گیرند، شُل (سبک بازی شل و تهاجمی که در آن بازیکن دست‌های شروع زیادی را بازی می‌کند و رِیز‌های کوچک زیادی انجام می‌دهد به امید اینکه حریفانش را از دور بازی خارج کند) بازی می کنند و وقتی روند منفی پیدا می کنند، بازی سفت (بازی کردن تعداد کمتری از دست ‌ها نسبت به میانگین بازی یا بازیکنان) را در دستور کار قرار می دهند. برخی ها واکنش برعکس دارند. بازیکنان تهاجمی تبدیل به کالینگ استیشن (بازیکنی که معمولا شرط ‌ها را کال می‌کند، ولی به ندرت فولد می‌کند یا شرط حریف را افزایش می‌دهد و معمولا از نوع شل و منفعل است) می شود. منظور اینکه، تفاوت واکنش انسان ها به شکست یا موفقیت، بسیار متفاوت است.

بازیکنان خیلی باهوش معمولا نمی توانند ارتباط خوبی با بقیه برقرار کنند. آن ها معمولا فکر می کنند بقیه هم مثل خودشان فکر می کنند و از این رو مقابل کسانی که متفاوت فکر می کنند، اشتباهات بدی مرتکب می شوند.

به نظرم یکی از دلایل موفقیت من، توانایی ام در وارد شدن به ذهن بقیه و پی بردن افکارشان بوده است. این اتفاق بیشتر از نابغه ها، برای آدم های اجتماعی رخ می دهد. به این که آدم ها چطور بازی می کنند، فکر نکنید؛ به این فکر کنید که چطور فکر می کنند. این بخش مهمی از پوکر به شمار می رود.

مثل زندگی واقعی، تصویری که بازیکنان می خواهند از خود بروز دهند، می تواند با باطنشان بسیار متفاوت باشد. سعی کنید از پوسته ظاهری عبور کرده و وارد هسته شخصیت آن ها شوید. چه چیزی باعث می شود این بازیکن در پات پول بگذارد یا نگذارد؟ چقدر غرور او در تصمیماتش تاثیر دارد؟ هر چه بگذرد، حس قوی تری در این باره پیدا می کنید.

Svg%3E

روان شناسی ساختار شخصیتی خودتان هم به اندازه مورد قبلی، مهم است. اولین و مهم ترین قدم، «رو راستی با خود» است. باید ضعف هایتان را بشناسید و بعد با آن ها مبارزه کنید. باید هدفتان ساخت شخصیتی قدرتمند و چهره ای برنده باشد. اگر بدون این کارها پای میز پوکر بنشینید، روندی منفی را آغاز می کنید و شکست خواهید خورد.

چطور به شکست واکنش نشان دهید؟ خیلی بازیکنان واکنش احساسی بروز می دهند. آن ها حتی با وجود شخصیتی محکم، غُر می زنند و آه می کشند. اگر شما هم موقع باخت، از این واکنش های احساسی دارید که روی بازیتان تاثیر می گذارد، باید آن را تشخیص داده و از پای میز بلند شوید.

قدرت بالایی برای رو راستی با خود و بلند شدن از پای آن لازم است، ولی باید ظرفیت خود را در مقابل کنایه های احتمالی بالا برده و زمان مناسب توقف بازی را تشخیص دهید. بازیکنان خیلی خوب، هیچ تاثیری نمی گیرند، ولی اگر جزو چنین آدم هایی نیستید، به خودتان دروغ نگویید. به جای این، تا وقتی احساس جای منطق را نگرفته در پای میز بمانید و به طور همزمان برای سرسختیِ روانی، تلاش کنید؛ چیزی که باعث می شود با باخت های بد و شکست های مفتضحانه کنار بیایید و موقع مواجهه با شکست، به جای تسلیم، راه دیگری پیدا کنید.

Svg%3E

مهارت های تحلیلی فاکتور دیگری برای موفقیت در پای میز پوکر به شمار می رود. بسیاری از بازیکنان به دلیل عدم تمرکز پای میز، مهارت تحلیلی ضعیفی دارند. همانند مورد قبلی، رو راستی با خود، اینجا هم اهمیت دارد. بی طرف باشید. اجازه ندهید حسادت، احساس و بالاخص غرور در تحلیلتان، دخیل باشد.

دو ابزار مهم در تحلیل پوکر شامل منطق استقرایی (inductive logic) و منطق قیاسی (deductive logic) هستند. با استفاده از این ها، با مشاهده اتفاقات دور میز، اطلاعات جمع می کنید و بعد براساس آن ها، نتیجه گیری می کنید. از نتیجه گیری ها هم برای تعیین تصمیم نهایی خود، بهره می برید.

در نهایت، آگاهی از اصول آماری پایه هم مهم است. هر بازی پوکری، آمار و ارقامی دارد که باید آن ها را یاد بگیرید. این ها معمولا شامل مقایسه تعداد کارت های مورد نیاز دست قرعه شما و رقیب، ربط این اعداد به اندازه پات، قدرت دست شما در صورت ادامه شرط بندی، شانس بردتان بدون بدست آوردن آوت (کارت هایی که برای تبدیل دست یک بازیکن به دست برنده لازم است)، تعداد شرط های آتی که باعث برد یا باختتان می شود و موارد متعدد دیگر است.

در مجموع، این مفاهیم برای پی بردن به ارزش هزینه ای که پای میز برای تصمیم های مختلف شامل کال، رِیز و شرط می کنید، استفاده می شود. برای پیاده سازی آن ها هم آشنایی به نظریه های ابتدایی احتمال به همراه جمع و ضرب و تقسیم ساده کافی است.

پوکر خیلی سخت تر از آن چیزی است که اول به نظر می رسد. با تحلیل مناسب، می توانید جزو گروه کوچکی شوید که پای میز، برنده می شود. این دانش ها و مهارت ها را در خود تقویت کنید و به زودی خودتان را در بالاترین سطح این بازی خواهید دید.

مهندس صنایع، علاقمند به بازی به خصوص بازی های ورق، نویسنده آزاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *